از دست گناها دیگه خستهام
شب قدره شب عفو گناهه
شب بیچارههای بی پناهه
خدای بندههای پاک و صالح
خدای بندههای روسیاهه
تو رب کریمی، من عبد لئیمم، سرافکندم
تو گفتی که هیچ وقت، درو روی بندم، نمیبندم
الهی یا الهی یا الهی
نمیدونم چقد توبه شکستم
برا قبرم هنوز باری نبستم
یه کاری کن که از امشب عوض شم
که از دست گناها دیگه خستم
تو نور امیدی، به ظلمت نفسم، درخشیدی
همین که من اینجام، ینی که دوباره، تو بخشیدی
باید امشب بشه تحویل سالم
باید امشب عوض شه روز و حالم
خدا امشب ظهور حجتت رو
مقدر کن توی تقدیر عالم
دل همه دنیا، به دوری منجی، پر از درده
خدا کنه امشب، دعا کنه آقا، که برگرده
علی تنهاترین شرط سعادت
شده امشب مهیای شهادت
برا مظلومی اقا همین بس
که کشته شد تو محراب عبادت
شکاف عمیق، روی سر آقا، پر از خونه
فدا دل زینب، میدونه که باباش، نمی مونه
علی مولا علی مولا علی جان
یتیما اومدن دنبال آقا
شنیدن که وخیمه حال آقا
دل مولای دیگه از غم رها شد
که زهرا اومد استقبال آقا
هنوز که هنوزه، تو سینهی مولا، غم یاره
هنوز که هنوزه، یه لکهی خونی، رو دیواره
دلم غرق تمنای حسینه
سرم خاک کف پای حسینه
ندیدم کربلا رو خیلی وقته
دلم تنگه تماشای حسینه
به عشق حسینه، اگه بازم اشکام، سرازیره
به غیر حریمش، دلم جایی آروم، نمیگیره
حسین جانم حسین جانم حسین جان
اگر کشتن چرا آبت ندادن
تو را زان در نایابت ندادن
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
الهی بمیرم، که پیرهن کهنت، به غارت رفت
الهی بمیرم، تو رفتی و زینب، اسارت رفت
غریب آقام غریب آقام حسین جان
شاعر: محمد رسولی
شب بیچارههای بی پناهه
خدای بندههای پاک و صالح
خدای بندههای روسیاهه
تو رب کریمی، من عبد لئیمم، سرافکندم
تو گفتی که هیچ وقت، درو روی بندم، نمیبندم
الهی یا الهی یا الهی
نمیدونم چقد توبه شکستم
برا قبرم هنوز باری نبستم
یه کاری کن که از امشب عوض شم
که از دست گناها دیگه خستم
تو نور امیدی، به ظلمت نفسم، درخشیدی
همین که من اینجام، ینی که دوباره، تو بخشیدی
باید امشب بشه تحویل سالم
باید امشب عوض شه روز و حالم
خدا امشب ظهور حجتت رو
مقدر کن توی تقدیر عالم
دل همه دنیا، به دوری منجی، پر از درده
خدا کنه امشب، دعا کنه آقا، که برگرده
علی تنهاترین شرط سعادت
شده امشب مهیای شهادت
برا مظلومی اقا همین بس
که کشته شد تو محراب عبادت
شکاف عمیق، روی سر آقا، پر از خونه
فدا دل زینب، میدونه که باباش، نمی مونه
علی مولا علی مولا علی جان
یتیما اومدن دنبال آقا
شنیدن که وخیمه حال آقا
دل مولای دیگه از غم رها شد
که زهرا اومد استقبال آقا
هنوز که هنوزه، تو سینهی مولا، غم یاره
هنوز که هنوزه، یه لکهی خونی، رو دیواره
دلم غرق تمنای حسینه
سرم خاک کف پای حسینه
ندیدم کربلا رو خیلی وقته
دلم تنگه تماشای حسینه
به عشق حسینه، اگه بازم اشکام، سرازیره
به غیر حریمش، دلم جایی آروم، نمیگیره
حسین جانم حسین جانم حسین جان
اگر کشتن چرا آبت ندادن
تو را زان در نایابت ندادن
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
الهی بمیرم، که پیرهن کهنت، به غارت رفت
الهی بمیرم، تو رفتی و زینب، اسارت رفت
غریب آقام غریب آقام حسین جان
شاعر: محمد رسولی
نظرات