هر چه هستم فقط تو را دارم
باز حلقه به گوش آمده ام
مثل شمعی خموش آمده ام
بار عصیان به دوش آمده ام
سویت ای پرده پوش آمده ام
روسیاهم بدم خطاکارم
هر چه هستم فقط تو را دارم
تشنه ام رو به آسمان هستم
هر چه گویی بد است آن هستم
رد شده در هر امتحان هستم
سالها رفت و من همان هستم
گرچه حالم بد است کاری کن
رمضان آمده است کاری کن
خودم از شرح قصه پر دردم
میپذیرم که سخت نامردم
روز و شب جرم و معصیت کردم
آمدم تا درست برگردم
یا الهی و سیدی رحمی
حال من را فقط تو میفهمی
مانده ام در حجاب غفلت ها
خسته ام از هجوم عادت ها
بس که از دست رفته فرصت ها
در دلم مانده باز حسرت ها
کاش میشد به سوی تو بپرم
خوش به حال مدافعان حرم
آسمان دلم بهاری نیست
به من مرده اعتباری نیست
دل آشفته را قراری نیست
از من بد که انتظاری نیست
آخر این باغ را بهاری هست
از توی خوب انتظاری هست
ای نگاه تو بنده ات را یار
شرمسارم از این همه تکرار
روی لبها دوباره استغفار
دست خالی نیامدم این بار
گرچه از من فقط خطا دیدی
تا که گفتم حسین بخشیدی
عشق در سینه مان نهاده حسین
جز وفا یادمان نداده حسین
پای ما خوب ایستاده حسین
تشنگی میکشم به یاد حسین
ربنا رب العالمین العفو
به لب تشنه حسین العفو
همه اهل کبریا تشنه
لب تو خشک و کربلا تشنه
قحطی آب و بچه ها تشنه
به فدای لب تو یا تشنه
روضه مشک میکشی ما را
کشته اشک میکشی ما را
شاعر: حسین صیامی
مثل شمعی خموش آمده ام
بار عصیان به دوش آمده ام
سویت ای پرده پوش آمده ام
روسیاهم بدم خطاکارم
هر چه هستم فقط تو را دارم
تشنه ام رو به آسمان هستم
هر چه گویی بد است آن هستم
رد شده در هر امتحان هستم
سالها رفت و من همان هستم
گرچه حالم بد است کاری کن
رمضان آمده است کاری کن
خودم از شرح قصه پر دردم
میپذیرم که سخت نامردم
روز و شب جرم و معصیت کردم
آمدم تا درست برگردم
یا الهی و سیدی رحمی
حال من را فقط تو میفهمی
مانده ام در حجاب غفلت ها
خسته ام از هجوم عادت ها
بس که از دست رفته فرصت ها
در دلم مانده باز حسرت ها
کاش میشد به سوی تو بپرم
خوش به حال مدافعان حرم
آسمان دلم بهاری نیست
به من مرده اعتباری نیست
دل آشفته را قراری نیست
از من بد که انتظاری نیست
آخر این باغ را بهاری هست
از توی خوب انتظاری هست
ای نگاه تو بنده ات را یار
شرمسارم از این همه تکرار
روی لبها دوباره استغفار
دست خالی نیامدم این بار
گرچه از من فقط خطا دیدی
تا که گفتم حسین بخشیدی
عشق در سینه مان نهاده حسین
جز وفا یادمان نداده حسین
پای ما خوب ایستاده حسین
تشنگی میکشم به یاد حسین
ربنا رب العالمین العفو
به لب تشنه حسین العفو
همه اهل کبریا تشنه
لب تو خشک و کربلا تشنه
قحطی آب و بچه ها تشنه
به فدای لب تو یا تشنه
روضه مشک میکشی ما را
کشته اشک میکشی ما را
شاعر: حسین صیامی
نظرات