آرزو دارم منم ببینمت یه بار
آرزو دارم منم ببینمت یه بار
ولی میدونم گرفته چشم من غبار
چی بگم وقتی اسیر درد غفلتم
همه جا هستی منم که غرق غیبتم
حقمه اگه شب و روز قسمت من اشک و آهه
چطوری تو را ببینه چشمی که پر از گناهه
راهش اینه هرکسی میخواد ببینه آقاشو
به روی دنیا ببنده چشاشو
تا که بشنوه یهروزی صداشو
یابن الزهرا یااباصالح مدد
با لب تشنه وقتی می ری پای فرات
به جای اشکات خون میباره از تو نگات
میدونم آقا بگوش تو میاد همش
از توی خیمه هنوز صدای العطش
می بینی علی اصغر روی دستای ربابه
هنوزم تشنه اشکه هنوزم تشنه آبه
بی قراری تا بیایی رو زخمامرهم بذاری
میاد از رو نیزه ها صوت قاری
غروبای جمعه اشکاته جاری
شاعر:برادر یوسف رحیمی
ولی میدونم گرفته چشم من غبار
چی بگم وقتی اسیر درد غفلتم
همه جا هستی منم که غرق غیبتم
حقمه اگه شب و روز قسمت من اشک و آهه
چطوری تو را ببینه چشمی که پر از گناهه
راهش اینه هرکسی میخواد ببینه آقاشو
به روی دنیا ببنده چشاشو
تا که بشنوه یهروزی صداشو
یابن الزهرا یااباصالح مدد
با لب تشنه وقتی می ری پای فرات
به جای اشکات خون میباره از تو نگات
میدونم آقا بگوش تو میاد همش
از توی خیمه هنوز صدای العطش
می بینی علی اصغر روی دستای ربابه
هنوزم تشنه اشکه هنوزم تشنه آبه
بی قراری تا بیایی رو زخمامرهم بذاری
میاد از رو نیزه ها صوت قاری
غروبای جمعه اشکاته جاری
شاعر:برادر یوسف رحیمی
نظرات