از این بالا پیداست...
از این بالا پیداس، کوفیها نامردن
با سنگاشون مولا، حرفت رو قطع کردن
نشونه میگیرن، با نیزه پهلوتو
میسوزنن با تیر، اعماق قلبت رو
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، افتادی روی خاک
زیر لب میخونی، هی رضاً بِرِضاک
یا زهرا رو لبهات، بین خون میشینی
عطش آتیشت زد، دیگه تار میبینی
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، غوغای توو گودال
می بینم می بینم، داری میری از حال
از این بالا پیداس، پلکای بی جونت
معلومه معلومه، پیشونی پر خونت
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، چشمام چی میبینه؟
شمر ملعون داره، رو سینهات میشینه
برمیگردونه وای، با پا پیکرت رو
زجرت میده تا که، میبرّه سرت رو
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
ای کاش ای کاش بارون، میبارید اون روزم
با یاد لب خشکت، میسوزم میسوزم
وای از بارون سنگ، وای از بارون تیر
سیرابت کردن با سرنیزه و با شمشیر
وای غریب کربلا حسین
وای شهید سرجدا حسین
نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
با سنگاشون مولا، حرفت رو قطع کردن
نشونه میگیرن، با نیزه پهلوتو
میسوزنن با تیر، اعماق قلبت رو
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، افتادی روی خاک
زیر لب میخونی، هی رضاً بِرِضاک
یا زهرا رو لبهات، بین خون میشینی
عطش آتیشت زد، دیگه تار میبینی
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، غوغای توو گودال
می بینم می بینم، داری میری از حال
از این بالا پیداس، پلکای بی جونت
معلومه معلومه، پیشونی پر خونت
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
از این بالا پیداس، چشمام چی میبینه؟
شمر ملعون داره، رو سینهات میشینه
برمیگردونه وای، با پا پیکرت رو
زجرت میده تا که، میبرّه سرت رو
وای غریب کربلا حسین
وای ای وای ای وای
ای کاش ای کاش بارون، میبارید اون روزم
با یاد لب خشکت، میسوزم میسوزم
وای از بارون سنگ، وای از بارون تیر
سیرابت کردن با سرنیزه و با شمشیر
وای غریب کربلا حسین
وای شهید سرجدا حسین
نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
نظرات