سرت بر روی نی منزل به منزل ...
ای گل لب تشنهی افتاده به صحرا
خیز و ببین چشمه، اشکم شده دریا
ای بدن بیکفن، آیا تو حسینی
لالهی خونین بدن، آیا توحسینی
وای من و وای من، آیاتو حسینی
ببین غوغای طوفان جفا را، شکستهکشتی بی ناخدا را
سر نی بردهای دلهای ما را
«سرت بر روی نی منزل به منزل
به دنبالت هزاران کاروان دل»
همدم آتش شده، چشم تر خیمه
مانده به جا روی خاک، خاکستر خیمه
ای روضهی موبه مو، ای شام غریبان
یادی کن از آن گلو، ای شام غریبان
گهواره چه شد؟ بگو، ای شام غریبان
بدنهای به صحرا آرمیده!، الا جانهای تا جانان رسیده!
ز هجران شما زینب چه دیده!
پس از تو شد به پا غوغا حسین جان
چه آمد بر سر دنیا حسین جان؟
«سرت بر روی نی...»
شد تن سرخ غروب، آیینه ی گودال
سنگین شده بار غم، بر سینهی گودال
خون شده خورشید ما، ای شام غریبان!
سرخ آمدهای چرا، ای شام غریبان؟
ای داغی روضه ها، ای شام غریبان!
سه غم آمد به قلبم هر سه یکبار، غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره دارند، غم یار و غم یار و غم یار
دلم تنگ تو شد ای جان زهرا
تو را می بینم اما روی نی ها
«سرت بر روی نی...»
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: دکتر مصطفی منتظری
خیز و ببین چشمه، اشکم شده دریا
ای بدن بیکفن، آیا تو حسینی
لالهی خونین بدن، آیا توحسینی
وای من و وای من، آیاتو حسینی
ببین غوغای طوفان جفا را، شکستهکشتی بی ناخدا را
سر نی بردهای دلهای ما را
«سرت بر روی نی منزل به منزل
به دنبالت هزاران کاروان دل»
همدم آتش شده، چشم تر خیمه
مانده به جا روی خاک، خاکستر خیمه
ای روضهی موبه مو، ای شام غریبان
یادی کن از آن گلو، ای شام غریبان
گهواره چه شد؟ بگو، ای شام غریبان
بدنهای به صحرا آرمیده!، الا جانهای تا جانان رسیده!
ز هجران شما زینب چه دیده!
پس از تو شد به پا غوغا حسین جان
چه آمد بر سر دنیا حسین جان؟
«سرت بر روی نی...»
شد تن سرخ غروب، آیینه ی گودال
سنگین شده بار غم، بر سینهی گودال
خون شده خورشید ما، ای شام غریبان!
سرخ آمدهای چرا، ای شام غریبان؟
ای داغی روضه ها، ای شام غریبان!
سه غم آمد به قلبم هر سه یکبار، غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره دارند، غم یار و غم یار و غم یار
دلم تنگ تو شد ای جان زهرا
تو را می بینم اما روی نی ها
«سرت بر روی نی...»
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: دکتر مصطفی منتظری
نظرات