سلام ای زیباترین صحرا
سلام ای زیباترین صحرا!
رسیده تنهاترین مولا
رسیده فرزند ابراهیم
رسد عطر کعبه و رکن و زمزم و بطحا
خوش آمد میگوید اینک هر بوتهی خاری هر سوی صحرا
خوش آمد میگوید امواج تیغ و تیر و شمشیر و خنجرها
خوش آمدی اکبر! خوش آمدی اصغر! خوش آمدی ای مهربان عباس!
بخاطر زینب، بخوان قل هوالله، بخوان قل أعوذ برب الناس
نگاه رباب است و آب فرات
چه خوانده مگر در کتاب فرات
چه رمزی و رازی چه سوز و گدازی نهفته در این پیچ و تاب فرات
«سلام ای تنهاترین مولا»
قرار این کاروان اینجاست
قدمگاه عاشقان اینجاست
شود کمکم خیمهها برپا
چه غوغاهایی به پا خواهد شد در این صحرا
بیا خواهر تا بگویم من خواب پیغمبر دیدهام اکنون
خدا میخواهد مرا بیند کشته در راهش غوطهور در خون
دمی که ببینی، برادر خود را، در این دل صحرا، فتاده به خاک
فقط به نگاهی، به نغمه آهی، بگو که الهی، رضاً برضاک
دمی که رود خون ز حنجر من
دمی که رود روی نی سر من
تویی و صبوری، در این غم و دوری، پیمبر صبری، تو خواهر من
«امان ز دل زینب کبری»
شاعر: دکتر محمد مهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
رسیده تنهاترین مولا
رسیده فرزند ابراهیم
رسد عطر کعبه و رکن و زمزم و بطحا
خوش آمد میگوید اینک هر بوتهی خاری هر سوی صحرا
خوش آمد میگوید امواج تیغ و تیر و شمشیر و خنجرها
خوش آمدی اکبر! خوش آمدی اصغر! خوش آمدی ای مهربان عباس!
بخاطر زینب، بخوان قل هوالله، بخوان قل أعوذ برب الناس
نگاه رباب است و آب فرات
چه خوانده مگر در کتاب فرات
چه رمزی و رازی چه سوز و گدازی نهفته در این پیچ و تاب فرات
«سلام ای تنهاترین مولا»
قرار این کاروان اینجاست
قدمگاه عاشقان اینجاست
شود کمکم خیمهها برپا
چه غوغاهایی به پا خواهد شد در این صحرا
بیا خواهر تا بگویم من خواب پیغمبر دیدهام اکنون
خدا میخواهد مرا بیند کشته در راهش غوطهور در خون
دمی که ببینی، برادر خود را، در این دل صحرا، فتاده به خاک
فقط به نگاهی، به نغمه آهی، بگو که الهی، رضاً برضاک
دمی که رود خون ز حنجر من
دمی که رود روی نی سر من
تویی و صبوری، در این غم و دوری، پیمبر صبری، تو خواهر من
«امان ز دل زینب کبری»
شاعر: دکتر محمد مهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
نظرات