محرم شد، نمی خواهی بیایی؟
الا اي قبله گاه دل كجایي؟
محرّم شد... نمي خواهي بيایي؟
بيا يك بار تا دورت بگردم
بيا كه مُردم از داغ جدایي
فداي ناله های آتشینت
ميان روضه هاي نينوایي
هواي روضه های صبح گاهت
دل دیوانه را كرده هوایي
كنار قتلگه يا خيمه گاهي!
نمي دانم كجاي كربلایي!
بیا یابنالحسن دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم
شاعر: مجتبی روشنروان
محرّم شد... نمي خواهي بيایي؟
بيا يك بار تا دورت بگردم
بيا كه مُردم از داغ جدایي
فداي ناله های آتشینت
ميان روضه هاي نينوایي
هواي روضه های صبح گاهت
دل دیوانه را كرده هوایي
كنار قتلگه يا خيمه گاهي!
نمي دانم كجاي كربلایي!
بیا یابنالحسن دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم
شاعر: مجتبی روشنروان
نظرات