چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی
چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی
چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی
که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا
که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی
گدای شاه کیست، هان؟ منم منم منم منم
مرا چه کس دهد امان؟ علی علی علی علی
هزار نغمه پیش از این، سرودهاند در زمین
ولی یکیست جاودان: علی علی علی علی
لوای فتحِ اوست: نور، بیان مدحِ اوست: نور
نگاه کن به کهکشان: علی علی علی علی
اگر خداخداکنی ، تمام شب دعا کنی
رسد ندا از آسمان: علی علی علی علی
از این زمین به آسمان، فقط یکیست نردبان
و پلههای نردبان: علی علی علی علی
که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟
بهجز امیرمومنان؟ علی علی علی علی
به خوابگاه مصطفی که خفت وقت ابتلا
شب هجوم بیامان؟ علی علی علی علی
که روز کارزار خود، به برق ذوالفقار خود
بسوخت جان کافران؟ علی علی علی علی
به بدر و خندق و اُحد به خیبر و حنَین شد
چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی
که در رکوع، بیریا، زکات داده بر گدا
چنانکه کرده حق بیان؟ علی علی علی علی
بخوان بخوان غدیر شد، به مومنان امیر شد
دهلزنان و کفزنان: علی علی علی علی
مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت
بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی
خوشاند خوش، چو انسیان، بهزیر خاک جنیان
که شد امام انسوجان: علی علی علی علی
برای دین امیر بس، برای خلق: دادرس
برای شیعه، آرمان: علی علی علی علی
یتیم، خندهرو شده، فقیر، بذلهگو شده
بهاین امام مهربان: علی علی علی علی
علیست ذکر اولم، علیست ورد آخرم
و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی
امام اولین و هم امام چار و هشت و ده
بگویمت یکان یکان: علی علی علی علی
تو را که بینوا شدی، از این و آن جدا شدی
چه کس شود نگاهبان؟ علی علی علی علی
مرا که دل شکستهام، خمیر و خورد و خسته ام
که ره دهد به آستان؟ علی علی علی علی
نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو
در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!
چو دود، خاستمزجا، که سوختی دل مرا
به کورههای امتحان، علی! علی! علی! علی!
ز هجر باغ روی تو، بسوخت دل بهبوی تو
قسیم دوزخ و جنان: علی! علی! علی! علی!
در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس
بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!
هرآن زمان که این زبان، هنوز هست در دهان
به ذکر توست همچنان: علی! علی! علی! علی!
شاعر: حسن صنوبری
چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی
که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا
که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی
گدای شاه کیست، هان؟ منم منم منم منم
مرا چه کس دهد امان؟ علی علی علی علی
هزار نغمه پیش از این، سرودهاند در زمین
ولی یکیست جاودان: علی علی علی علی
لوای فتحِ اوست: نور، بیان مدحِ اوست: نور
نگاه کن به کهکشان: علی علی علی علی
اگر خداخداکنی ، تمام شب دعا کنی
رسد ندا از آسمان: علی علی علی علی
از این زمین به آسمان، فقط یکیست نردبان
و پلههای نردبان: علی علی علی علی
که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟
بهجز امیرمومنان؟ علی علی علی علی
به خوابگاه مصطفی که خفت وقت ابتلا
شب هجوم بیامان؟ علی علی علی علی
که روز کارزار خود، به برق ذوالفقار خود
بسوخت جان کافران؟ علی علی علی علی
به بدر و خندق و اُحد به خیبر و حنَین شد
چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی
که در رکوع، بیریا، زکات داده بر گدا
چنانکه کرده حق بیان؟ علی علی علی علی
بخوان بخوان غدیر شد، به مومنان امیر شد
دهلزنان و کفزنان: علی علی علی علی
مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت
بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی
خوشاند خوش، چو انسیان، بهزیر خاک جنیان
که شد امام انسوجان: علی علی علی علی
برای دین امیر بس، برای خلق: دادرس
برای شیعه، آرمان: علی علی علی علی
یتیم، خندهرو شده، فقیر، بذلهگو شده
بهاین امام مهربان: علی علی علی علی
علیست ذکر اولم، علیست ورد آخرم
و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی
امام اولین و هم امام چار و هشت و ده
بگویمت یکان یکان: علی علی علی علی
تو را که بینوا شدی، از این و آن جدا شدی
چه کس شود نگاهبان؟ علی علی علی علی
مرا که دل شکستهام، خمیر و خورد و خسته ام
که ره دهد به آستان؟ علی علی علی علی
نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو
در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!
چو دود، خاستمزجا، که سوختی دل مرا
به کورههای امتحان، علی! علی! علی! علی!
ز هجر باغ روی تو، بسوخت دل بهبوی تو
قسیم دوزخ و جنان: علی! علی! علی! علی!
در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس
بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!
هرآن زمان که این زبان، هنوز هست در دهان
به ذکر توست همچنان: علی! علی! علی! علی!
شاعر: حسن صنوبری
نظرات