تو سعی و صفایی، حج فقرایی
در روز قیامت تو امید دل مایی
تو نور خدا شمس ضحا بدر دجایی و غریب الغربایی
سلطان خراسان و پناه همه ایران و معین الضعفایی
عالم همه باشد، مهمان رضا جان
شد کشور ایران، ایران رضا جان
جان همه ی مردم دلداده و عاشق، قربان رضا جان
ای مروه ی ما صحن و شبستان تو و کعبه ی ما شهر خراسان
با دیدن گلدسته ی تو شد دل دیوانه ی من اینه بندان

یا ضامن آهو، جانم بفدایت
دارد دل تنگم، امید عطایت
گمگشته دلم در حرم و صحن و سرایت
ای مضجع تو روضه ی رضوان من و جنت من صبح گُهر شاد
شد ملجا من مشهد و شد درد و دوای دل من پنجره فولاد
ای عشق امامت، خورشید ولایت
تو شافع مایی، در روز قیامت
از بخشش و احسان تو دارد دل تنگم، امید شهادت
مانند کبوتر دل من ، در حرمت مانده به امید پناهت
تو شاهی و من بنده ی آواره و بیچاره و محتاج نگاهت

شاعر: سیده فرشته حسینی
نغمه پرداز: اکبر شیخی