راحت میشی از بیوفاییهای کوفه
برای دختر، چی بدتر از این
ببینه باباشو، با روی خونین
رفتی به مسجد، با قلبی خسته
برگشتی اما با فرق شکسته
آه ای مسافر اومدی حالا سبکبال
آخه گرفتی حاجتت رو بعد سیسال
راحت میشی از بیوفاییهای کوفه
از خاطرات کوچه، ای مولای کوفه
سهمت شده چشم تری، تو این شبای آخری
چشم انتظار مادری، بابا جون
«بابای مظلومم علی»
ببینه باباشو، با روی خونین
رفتی به مسجد، با قلبی خسته
برگشتی اما با فرق شکسته
آه ای مسافر اومدی حالا سبکبال
آخه گرفتی حاجتت رو بعد سیسال
راحت میشی از بیوفاییهای کوفه
از خاطرات کوچه، ای مولای کوفه
سهمت شده چشم تری، تو این شبای آخری
چشم انتظار مادری، بابا جون
«بابای مظلومم علی»
نظرات