این راه بندگی نیست
شده روزامون مثه هم، تکراری و مبهم
آشفته شدیم و دَرهم، «یا کریمَ العفو»
این زندگی، زندگی نیست، جز شرمندگی نیست
اینکه راه بندگی نیست، «یا کریم العفو»
تو از عبادت گفتی، ما خواب راحت خواستیم
تو از قیامت گفتی، عافیت خواستیم
بگذر از ما «یا إلهَ العاصِین»، یا رب
ما گدا، تو «راحمَ المَساکین»، یا رب
رحمی کن به حق آل یاسین، یا رب
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
کولهبارم از گناه پُر، اومدم مثه حُر
ذکرمه «یا کاشف الضُّر»، تویی امیدم
خونوادهمم آوُردم، غصه دیگه نخوردم
همه رو به تو سپردم، تویی امیدم
اگر که همرات باشیم، اهل مناجات میشیم
همدم طاعات باشیم، بندههات میشیم
این پسر بشه فدای مولا، ای کاش
دخترم باشه تو راه زهرا، ای کاش
زندگیم بشه حسین سراپا، ای کاش
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
شب نماز و دعا بود، همهمۀ وفا بود
خیمهها پر از نوا بود، شب عاشورا
چراغای خیمه خاموش، شیرخواره توو آغوش
یه خواهری رفته از هوش، شب عاشورا
علیِّ اکبر بیدار، علیِّ اصغر بیتاب
ساقی لشکر بیدار، تا سحر بیتاب
روضه خوند حسین برای خواهر، ای وای
فردا ارباً اربا میشه اکبر، ای وای
غرق خون میشه گلوی اصغر، ای وای
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
شاعر: محمدرضا رضایی
آشفته شدیم و دَرهم، «یا کریمَ العفو»
این زندگی، زندگی نیست، جز شرمندگی نیست
اینکه راه بندگی نیست، «یا کریم العفو»
تو از عبادت گفتی، ما خواب راحت خواستیم
تو از قیامت گفتی، عافیت خواستیم
بگذر از ما «یا إلهَ العاصِین»، یا رب
ما گدا، تو «راحمَ المَساکین»، یا رب
رحمی کن به حق آل یاسین، یا رب
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
کولهبارم از گناه پُر، اومدم مثه حُر
ذکرمه «یا کاشف الضُّر»، تویی امیدم
خونوادهمم آوُردم، غصه دیگه نخوردم
همه رو به تو سپردم، تویی امیدم
اگر که همرات باشیم، اهل مناجات میشیم
همدم طاعات باشیم، بندههات میشیم
این پسر بشه فدای مولا، ای کاش
دخترم باشه تو راه زهرا، ای کاش
زندگیم بشه حسین سراپا، ای کاش
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
شب نماز و دعا بود، همهمۀ وفا بود
خیمهها پر از نوا بود، شب عاشورا
چراغای خیمه خاموش، شیرخواره توو آغوش
یه خواهری رفته از هوش، شب عاشورا
علیِّ اکبر بیدار، علیِّ اصغر بیتاب
ساقی لشکر بیدار، تا سحر بیتاب
روضه خوند حسین برای خواهر، ای وای
فردا ارباً اربا میشه اکبر، ای وای
غرق خون میشه گلوی اصغر، ای وای
الهی العفو یارب، الهی العفو یارب
الهی یارب، عفوک یا رب
یا فارِجَ الْهَمّ، لَبَّیْک، یا کاشِفَ الْغَمّ، لَبَّیْک
نوای قلبم، لَبَّیْک، دم به دم، لَبَّیْک
شاعر: محمدرضا رضایی
نظرات