با هر رمضان سوزد از یاد لبت جانم
مانند علی اصغر من تشنه دیدارم
امید شهادت بر دستان تو را دارم
با هر رمضان سوزد از یاد لبت جانم
بگذر سحری بر من من نیز مسلمانم
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
می خندم و می گریم، همبازی طفلانم
با یاد علی اصغر شد غرق جنون جانم
حیران شده از حالم، اطفال من آقا جان
بر نیزه تو را بینم، تا باز کنم قرآن
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
شیطان شده پیدا در صفهای دبستان ها
طفلان مرا دریاب در کوچه خیابانها
جز تکیه سوگ تو ای عشق پناهی نیست
گمگشته اوهامیم جز راه تو راهی نیست
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
شاعر: علی محمد مؤدب
امید شهادت بر دستان تو را دارم
با هر رمضان سوزد از یاد لبت جانم
بگذر سحری بر من من نیز مسلمانم
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
می خندم و می گریم، همبازی طفلانم
با یاد علی اصغر شد غرق جنون جانم
حیران شده از حالم، اطفال من آقا جان
بر نیزه تو را بینم، تا باز کنم قرآن
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
شیطان شده پیدا در صفهای دبستان ها
طفلان مرا دریاب در کوچه خیابانها
جز تکیه سوگ تو ای عشق پناهی نیست
گمگشته اوهامیم جز راه تو راهی نیست
قربان توام آقا، قرآن منی مولا!
شاعر: علی محمد مؤدب
نظرات