تنت را می سپارم دست این شن های صحرا
رسیده، زمان دل بریدنم ز دلدار
امان از، نگاه آخرت ای چشم خونبار!
برادر، خدا نگهدار
ببین جا می گذارم من دل خود را همین جا
تنت را می سپارم دست این شن های صحرا
سرت بر روی نی سایه سر ما
در دل داغ، بر لب آه، الوداع ثارالله
(حسین ثارالله حسین ثارالله حسین وابن ثاره)
می آید، نوای ناله ای دور و بر تو
می آید، صدای مویه ای بر پیکر تو
صدای، مادر تو
تو را کشتند و آبت هم ندادند ای حسین جان
چرا کف می زنند اینها و شادند ای حسین جان
به جان جسمت افتادند ای حسین جان
مظلومی، تنهایی، تو جانِ زهرایی
(حسین ثارالله حسین ثارالله حسین وابن ثاره)
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: محمدمهدی سیار
امان از، نگاه آخرت ای چشم خونبار!
برادر، خدا نگهدار
ببین جا می گذارم من دل خود را همین جا
تنت را می سپارم دست این شن های صحرا
سرت بر روی نی سایه سر ما
در دل داغ، بر لب آه، الوداع ثارالله
(حسین ثارالله حسین ثارالله حسین وابن ثاره)
می آید، نوای ناله ای دور و بر تو
می آید، صدای مویه ای بر پیکر تو
صدای، مادر تو
تو را کشتند و آبت هم ندادند ای حسین جان
چرا کف می زنند اینها و شادند ای حسین جان
به جان جسمت افتادند ای حسین جان
مظلومی، تنهایی، تو جانِ زهرایی
(حسین ثارالله حسین ثارالله حسین وابن ثاره)
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: محمدمهدی سیار
نظرات