فتاده در دل صحرا یلی هم نام حیدر
علی جان، به بالین تو آمده پیمبر
علی جان، مرا از پس این غبار بنگر
بنوش از چشمه کوثر
زبان ها ناتوان بود از بیان این مصیبت
ببین صدتکه شد آیینه ام بر خاک غربت
هزاران آه که این بود مزدِ رسالت
می مانیم، بر پیمان، این خون ها، امضامان
«علی علی علی جان»
یا جداه، خوشم که می شوم فدایی تو
یا جداه، من و تبسم خدایی تو
سرامد جدایی تو
مرا آیینه خواندند و شکستم از خجالت
منم سرباز راه تو تویی خورشید امت
که نذر راه تو بود این قد و قامت
این خواب است، یا رویا، می بینم، جدم را
«علی علی علی جان»
ببینید، ملاقات علی اکبر و احمد
عیان شد، به کربلا جمال دومحمد
از آن سو فاطمه آمد
فتاده در دل صحرا یلی هم نام حیدر
به خلق و خُلق ومنطق اشبه الناس به پیمبر
شده فاتح در این جنگ نابرابر
از خون، آن سردار، این صحرا، شد گلزار
«حسین حسین حسین جان»
الهی، گل محمدی شوم چو اکبر
شهادت، مرا هم برساند به پیمبر
که باید گذشت از سر
مرا پهلو شکسته،بی سرو دست، اربا اربا
به آغوش شهادت بَر که دلگیرم ز دنیا
گواه توبه ام کن شهادتم را
پاکم کن، یا الله، با عشق، ثارالله
حسین حسین حسین جان
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: اکبر شیخی
علی جان، مرا از پس این غبار بنگر
بنوش از چشمه کوثر
زبان ها ناتوان بود از بیان این مصیبت
ببین صدتکه شد آیینه ام بر خاک غربت
هزاران آه که این بود مزدِ رسالت
می مانیم، بر پیمان، این خون ها، امضامان
«علی علی علی جان»
یا جداه، خوشم که می شوم فدایی تو
یا جداه، من و تبسم خدایی تو
سرامد جدایی تو
مرا آیینه خواندند و شکستم از خجالت
منم سرباز راه تو تویی خورشید امت
که نذر راه تو بود این قد و قامت
این خواب است، یا رویا، می بینم، جدم را
«علی علی علی جان»
ببینید، ملاقات علی اکبر و احمد
عیان شد، به کربلا جمال دومحمد
از آن سو فاطمه آمد
فتاده در دل صحرا یلی هم نام حیدر
به خلق و خُلق ومنطق اشبه الناس به پیمبر
شده فاتح در این جنگ نابرابر
از خون، آن سردار، این صحرا، شد گلزار
«حسین حسین حسین جان»
الهی، گل محمدی شوم چو اکبر
شهادت، مرا هم برساند به پیمبر
که باید گذشت از سر
مرا پهلو شکسته،بی سرو دست، اربا اربا
به آغوش شهادت بَر که دلگیرم ز دنیا
گواه توبه ام کن شهادتم را
پاکم کن، یا الله، با عشق، ثارالله
حسین حسین حسین جان
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: اکبر شیخی
نظرات