باز اربعین شد و دلم پر میزنه
شوق دیدار، میجوشه در دل دوباره، چه حالی دارم
چشمام ابری، یکی نگام کرده بازم، باید ببارم
باز اربعین، شد و دلم پر میزنه، بیام زیارت
خورشیدِ من، ممنون از اینکه رام دادی، به زیر سایهت
میآم پیاده سوی تو، یه قطره از دریا میشم
گم میکنم، خودمو باز، تو حرمت پیدا میشم
لایق نبودم که بیام، از لطف تو، اما میشم
با اشک چشمهامون، با چشمهای گریون
آب میزنیم راهو، کاشکی بیاد بارون
(لبیک یا مظلوم، لبیک یا مظلوم)
با زائرهات، از یمن و شام و قطیف، شدیم مسافر
دریا دریا، قطرههای گم شدهایم، به اسم زائر
تو این مسیر، نه هیچکی سیلی میخوره، نه تشنه میشه
هر طرف رو، نگاه کنم روضه به پاست، دلم آتیشه
با چشم تر، با پای دل، این راهو رفتن آسونه
ما همه از، طورجیم، این هروله یه نشونه
آقا لبیک، ما جا موندیم، نام تو بر لبهامونه
چِشمام پر از شوقه، سینهم پر از درده
چه حالی دارم باز، آقا نگام کرده
(لبیک یا مظلوم، لبیک یا مظلوم)
آهٍ حسينْ ... أنتَ تُزِيلُ ظُلَمِي ... تُنِيْرُ ذاتي
آه یا حسین...تو ظلمت درون مرا میزدایی... و درونم را روشن می سازی
آهٍ حسين ... تُذْهِبُ عَنِّيْ أَلَمِيْ ... و كُرُبَاتِي
آه یا حسین.... تو درد مرا میبری و گرفتاریم را حل میکنی
آهٍ حسين... حُزنُك يَجرِي في دَمِي ... وَ هْوَ حَياتي
آه حسین.... حزن تو در خونم جاری است... و حزن تو آب حیات من است
آهٍ حسين ... بِاسْمِكَ اُعْلِيْ عَلَمِيْ ... أنتَ ثَباتي
آه حسین... با نام تو پرچمم را بر می افرازم... تو ثبات و استواری من هستی
في الأربعينِ قادمٌ أَبُثُّ شَكْوَايَ إِلَيكْ
در اربعین به نزد تو میآیم و گلایه هایم را به تو میگویم
في الأربعينِ مَاشِياً لِكربلا بَينَ يَديكْ
در اربعین، پیاده به خدمتتان در کربلا میآیم
في الأربعينِ أَنْحَنِيْ أَصْرَخُ " السلامُ عليك"
در اربعین خم میشوم و فریاد میزنم: السلام علیک
مشَّايه مشَّايه او بيديَّهِ الرَّايه
پیاده می آیم... پیاده می آیم، و در دستانم پرچم است
جيت آني لِك اَسعى و حاجاتي هَم جَايه
آمدم تا به سوی تو سعی به جا آورم، و حاجت هایم نیز با من میآیند
خادم اِلَك يحسين
خادمت هستم یا حسین
(لبیک یا مظلوم، لبیک یا مظلوم)
شاعر فارسی: محمد رضا وحید زاده
شاعر عربی: احمد حسن الحجیری (از بحرین)
نظرات