قسمتی از دست نوشته مجاهد فرهنگی شهید «سید محمد علی رحیمی»
گاهی اوقات انسان بعضی واژه ها را به اندازه معنی تحت الفظیاش، درک و حس میکند و واضح است که آشنایی با آن و فهم از آن برایش محدود است و اما هنگامی میرسد که انسان با آن واژه ها زندگی میکند و روح خود را با روح آن معانی میآمیزاند و آنگاه دیگر محدودیتی نیست که دنیای دیگری است، حال و هوای دیگری است و بقولی عالمی دیگر...
و از جمله آن واژه ها "هجرت است و غربت" عجب دنیایی است این دنیای هجرت و غربت
که هم تلخ است و هم شیرین، هم غم است و هم شادی، هم درد است و هم درمان، هم تشویش است و هم آرامش...
و بالاخره هم بی کسی است و هم با صاحب همه کسان بودن...
به راستی وه که عجب جلوه ای دارد این هجرت و غربت
«در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن»
و از جمله آن واژه ها "هجرت است و غربت" عجب دنیایی است این دنیای هجرت و غربت
که هم تلخ است و هم شیرین، هم غم است و هم شادی، هم درد است و هم درمان، هم تشویش است و هم آرامش...
و بالاخره هم بی کسی است و هم با صاحب همه کسان بودن...
به راستی وه که عجب جلوه ای دارد این هجرت و غربت
«در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن»
نظرات