ما ایستاده ایم کنار تو یاحسین
ای ماه و آفتاب ز روی تو آیتی
دریا و آبشار ز چشمت کنایتی
در تندباد معرکه ما را تو سر پناه
در برفریز حادثه چتر عنایتی
اللهُ نور قصه ی اصحاب کربلاست
جاری است خون سرخ تو در هر روایتی
تو کشتی نجاتی و ما با تو رهسپار
مقصد کجاست ای که چراغ هدایتی
ما ایستاده ایم کنار تو یا حسین
فارغ ز هر حکایتی و هر شکایتی
یک روز صبح قسمت ما دلشکسته هاست
لبخند مهربان و نگاه رضایتی
امّن یجیب دست تو ما را مدد شود
ما ابتدای راه و تو آن بی نهایتی
اهل ولایت تو خدایا بهشتی اند
ای دل بهار باش که اهل ولایتی
شاعر: مهدی جهاندار
دریا و آبشار ز چشمت کنایتی
در تندباد معرکه ما را تو سر پناه
در برفریز حادثه چتر عنایتی
اللهُ نور قصه ی اصحاب کربلاست
جاری است خون سرخ تو در هر روایتی
تو کشتی نجاتی و ما با تو رهسپار
مقصد کجاست ای که چراغ هدایتی
ما ایستاده ایم کنار تو یا حسین
فارغ ز هر حکایتی و هر شکایتی
یک روز صبح قسمت ما دلشکسته هاست
لبخند مهربان و نگاه رضایتی
امّن یجیب دست تو ما را مدد شود
ما ابتدای راه و تو آن بی نهایتی
اهل ولایت تو خدایا بهشتی اند
ای دل بهار باش که اهل ولایتی
شاعر: مهدی جهاندار
نظرات