در درگه تو عبدِ گنهکار، زیاد است
هر قدر ز تو جذبه و اصرار، زیاد است
از بنده ی نا شُکر تو انکار، زیاد است
گفتیم: نداریم به جز اشک، متاعی
گفتی که بیایید، خریدار زیاد است
ما را نظر لطف تو آورده، اگر نه
مثلِ منِ عاصی، سرِ بازار زیاد است
دنیا همه آلوده به طاعون گناه است
بفرست دوایی تو که بیمار زیاد است
کارم شده یک عمر فقط توبه شکستن
آخر چه کنم معرفتِ یار زیاد است
یارب همه ی دلخوشی ما به همین است:
در درگه تو عبدِ گنهکار، زیاد است
ای کاش شبِ قدر تو را قدر بدانیم
هم فرصت ما اندک و هم، کار زیاد است
امشب متوسل به علی (ع) گشته دل ما
زیرا کرم حیدر کرّار زیاد است
شاعر: عباس احمدی
از بنده ی نا شُکر تو انکار، زیاد است
گفتیم: نداریم به جز اشک، متاعی
گفتی که بیایید، خریدار زیاد است
ما را نظر لطف تو آورده، اگر نه
مثلِ منِ عاصی، سرِ بازار زیاد است
دنیا همه آلوده به طاعون گناه است
بفرست دوایی تو که بیمار زیاد است
کارم شده یک عمر فقط توبه شکستن
آخر چه کنم معرفتِ یار زیاد است
یارب همه ی دلخوشی ما به همین است:
در درگه تو عبدِ گنهکار، زیاد است
ای کاش شبِ قدر تو را قدر بدانیم
هم فرصت ما اندک و هم، کار زیاد است
امشب متوسل به علی (ع) گشته دل ما
زیرا کرم حیدر کرّار زیاد است
شاعر: عباس احمدی
نظرات