منتظر ماندی مولا که ما بر گردیم
تو دعا خواندی مولا، که ما برگردیم
منتظر ماندی مولا که ما بر گردیم
ببین
زمین، می خواند تو را
زمان، می گوید بیا
مگر نومیدی ز ما؟
تو رفتی وجود ما
اسیر این جدایی شد
برای تو چه جان هایی
فدایی شد
بیا
به حق آن کودکان
که خونین بال و غریب
به سویت پر می زنند
بیا
به حق آن مادران
که از داغ کودکان
چنین بر سر می زنند
بیا
عزیز زهرا بیا
امید دل ها بیا
***
روز و شب یابن الزهرا تو بودی با ما
در تمام سختی ها تو بودی با ما
تو را
به ابر و باران، قسم
به اشک خوبان، قسم
به احیای ما بیا
بیاببین چها کردند
به امتت جفا کردند
تو را به فتنه از دلها
جدا کردند
بیا
پناه مستضعفین
یگانه منجی دین
تمنای مومنین
بیا
عزیز زهرا بیا
امید دل ها بیا
شاعر: میلاد عرفان پور
منتظر ماندی مولا که ما بر گردیم
ببین
زمین، می خواند تو را
زمان، می گوید بیا
مگر نومیدی ز ما؟
تو رفتی وجود ما
اسیر این جدایی شد
برای تو چه جان هایی
فدایی شد
بیا
به حق آن کودکان
که خونین بال و غریب
به سویت پر می زنند
بیا
به حق آن مادران
که از داغ کودکان
چنین بر سر می زنند
بیا
عزیز زهرا بیا
امید دل ها بیا
***
روز و شب یابن الزهرا تو بودی با ما
در تمام سختی ها تو بودی با ما
تو را
به ابر و باران، قسم
به اشک خوبان، قسم
به احیای ما بیا
بیاببین چها کردند
به امتت جفا کردند
تو را به فتنه از دلها
جدا کردند
بیا
پناه مستضعفین
یگانه منجی دین
تمنای مومنین
بیا
عزیز زهرا بیا
امید دل ها بیا
شاعر: میلاد عرفان پور
نظرات