هنوزم خونها میریزه ناحق
امون از غربت امون از غمها
غریبه شیعه توی این دنیا
هنوزم خونها میریزه نا حق
به جرم عشق علی و زهرا
شده شور حق تو دلها برپا
برامون هر روز شده عاشورا
تو رگهاست خون بُریر و عابس
فدایی میشیم برای مولا
چل روز، رفته، ولی داره زاریا
داره، حال و هوای کرب و بلا
ذکر، لبهاست، عزیز زهرا بیا، یا مولا
(مولا مولا، عزیز زهرا بیا)
شاعر : یوسف رحیمی
غریبه شیعه توی این دنیا
هنوزم خونها میریزه نا حق
به جرم عشق علی و زهرا
شده شور حق تو دلها برپا
برامون هر روز شده عاشورا
تو رگهاست خون بُریر و عابس
فدایی میشیم برای مولا
چل روز، رفته، ولی داره زاریا
داره، حال و هوای کرب و بلا
ذکر، لبهاست، عزیز زهرا بیا، یا مولا
(مولا مولا، عزیز زهرا بیا)
شاعر : یوسف رحیمی
نظرات